1- کشور به غارت رفته ی ایران، در سال 1357 شاهد به ثمر نشستن تلاش ها و مجاهدت های فرزندان انقلابیِ خود بود، آری، انقلاب اسلامی ایران به بار نشست ؛ همان انقلابی که آغازش انقلاب پیامبر آخر(ص) بود و انتهایش به فضل الهی، انقلاب مهدوی . نسل ما، آن را ندید و شیرینی آن را نچشید! کشور تازه استقلال یافته ایران اسلامی ، بعد از پیروزی انقلاب خود، شاهد هجوم همه جانبه جهان علیه خود بود که با رشادتهای فرزندان روح ا… از این آزمون هم سربلند بیرون آمد و باز نسل ما نبود وطعم تلخ جنگ ، پایان تلخ تر از زهر آن  و شیرینی پیروزی دوباره را نچشید! آری، نسل ما ده سالِ عظیم ، باشکوه و پر از حادثه ی انقلاب را ندید ، دیدمان مبهم بود و هیچگاه از آن مطلب کاملی نشنید چرا که نباید می شنید که اگر می شنید بسیاری نمی توانستند به اعمال خود که با مبانی انقلاب و پیرِ جماران، این تالیتلو اسلام، در تعارض بودند، جامه عمل بپوشانند. ما نباید از بنی صدر می شنیدیم تا آقای شمخانی (وزیر دفاع رفورمیست ها) اعلام دارد که او خیانت نکرده است و بسیاری از حیله های او ، در انتخابات ریاست جمهوری بکار بندند! ما نباید از شیخ ساده لوح می دانستیم تا که امروز او و ساده لوح تر از او وارد بازار سیاست شوند! ما نباید از نخست وزیر جنگ بدانیم تا که آنها بتوانند عمود فتنه 88 را علم کنند و نباید های دیگر...

2-  اما نسل ما نظاره گر سیاست های اقتصادی آقای هاشمی بود و دید که چگونه اشرافی گری دراین کشور با همکاری حزب دولت بنیان کارگزاران سازندگی در پیکره دولت، فراگیر شد و  تعدادی هم از قشر آسیب پذیر در بین چرخ دنده های سیاست های اقتصادی ایشان لِه شدند که مهم نبوده و نیست! سیاست هایی که بارها توسط امام خامنه ای (روحی فداه) مورد انتقاد قرار گرفت اما کجاست گوش شنوا؟ افزایش مال و منال ،بسیاری را کر، کور و لال کرده بود! نسل ما این دفعه، چشید اما طعم تلخ تغییر ذائقه را که منشأ آن ،سیاست های اقتصادی لیبرال دموکرات دولت سازندگی بود ؛ و نسل ما فقط دید و چشید اما نیندیشید! زیرا پیام قطعنامه امام سفر کرده را نخوانده بودیم و نباید هم می خواندیم! مبارزه با رفاه طلبی جمع شدنی نیست. دولت سازندگی بساط آب و هاون را آماده کرد.

3- و دوباره، نسل ما دید و چشید سیاست های فرهنگی آقای خاتمی را که مبانی اندیشه دینی ما را تغییر داد. آقای خاتمی که با شعار پیرو امام(ره) پا در عرصه نهاده بود هر روز بیشتر از دیروز اندیشه های امام راحل را زیر پایش لِه می کرد تا جایی که گفتند موزه را آماده کرده اند برای اندیشه های امام. شعار تنش زدایی ایشان – بخوانید وادادگی – در برابر غرب، آغازگر از بین بردن تفکر روح ا… بود که می گفت ما با استکبار جهانی سرِ جنگ داریم نه صلح! آقای خاتمی کتاب نظری و مستندات برنامه چهارم توسعه را با خفت تمام نوشتند و در آن لازمه پیشرفت را تعظیم در برابر استکبار جهانی عنوان کردند؛ فرهنگ بسیجی را پایمال کردند که نتیجه آن دستور خمیر کردن آن کتاب بود! آقای خاتمی قرارداد ترکمنچای را در سعد آباد امضا کرد تا نشان دهد که در برابر آنها زانو زده است! آقای خاتمی پروژه گذر به دموکراسی را با هزینه بیت المال کلید زد تا مراحل نهایی انقلاب مخملی را به سرانجام برساند و نشان دهد پابوس درگاه غرب است! آقای خاتمی  بر اساس قانون (به گفته خودش) لایحه تصویب کرد که در آن بتواند رهبر عزیز انقلاب را مورد بازخواست قرار دهد تا نشان دهد که خود را به درِ اتاق بیضی برای شَفا بسته است ،نه شِفا! وا اَسفا ! نشریات زنجیره ای آقای خاتمی ، مبانی اسلام و انقلاب را از بین برد تا بتواند فتنه 88 را علم کند و آقای خاتمی ... و آقای خاتمی ... نسل ما دید، چشید و بسیاری هم آهنگ شدیم چرا که ذائقه ما تغییر کرده بود! رفاه طلبی  و پذیرش غرب را از دولت سازندگی به ارث برده بودیم. زیرا ما اندیشه صدور انقلاب و تشکیل حکومت جهانی اسلام را - آن هم با کمک مستضعفین نه مرفهین بی درد- در نگاه خمینی کبیر و بویژه در وصیت نامه اش، نخوانده بودیم و نباید می خواندیم.

4- و امروز پیاده نظام های اندیشه لیبرال دموکراسی ( دولت سردار سازندگی) و سوسیال دموکراسی( دولت خاتمی)، در جامعه دانشگاهی ما در حال کوبیدن بر طبل فرهنگ غربی اند و جدایی پسر و دختر را ناشی از بی اعتمادی می دانند نه یک امر دینی! نهایت دیدشان کشور آمریکا ، همان شیطان بزرگ است چرا که رییس جمهور رفورمیست ها اعلام کرده است که ای کاش می شد من مدتی را در میان این تمدن زندگی می کردم ، همان تمدنی که در اوایل دهه 70 ،از دیدگاه ایشان ، وحشی بودند؛ و از طرفی آبرهام لینکلن را شهید خواند! بی شک در نگاه این پیاده نظام،بسیجی واقعی لینکلن بود و مسعود رجوی ! و  و از طرفی سردار سازندگی، دیگر شعار مرگ بر آمریکا را نمی پسندد!

امروز پیاده نظام  مغفول شده از طرف دشمن، در دانشگاه مبانی دیدگاه اسلام در مورد جایگاه زن را با استناد به مواردی کذب ، زیر سوال می برد چرا که در دولت رفورمیست ها طرح از بین بردن بنیان خانواده را (آموزش محلی ، تغییر جهانی )که از یونیسف رسیده بود، با هزینه بیت المال اجرا کرده بودند و نتیجه اش کمپین فمنیست های ایرانی بود. وزارت ارشاد آقای خاتمی هم مجوز ساخت فیلم هایی را صادر کرد که همه اش در همین راستا بود.

امروز این پیاده نظام، منطق را کنار گذاشته است و قدرت استفاده از آن را از دست داده است زیرا سردار سازندگی سیاست های بسته فرهنگی را اجرا کرد و رفورمیست اعظم، خاتمی، در دانشگاه تهران دانشجویان بسیجی را تهدید به اخراج کرد و گفت آدم باشید! پیاده نظام مغفول و مشکوک نیز، از آنجا که خود اندیشه ای ندارند و فکرشان نیز ترجمه ای است، با الگو گیری از منطق پاسخوگویی بزرگان خود، وارد گود شده اند. و نهایت این پیاده نظام را نیز در شبکه های جاسوسی می بینیم چرا که رییس مکتبشان در دفتر گفتگوی تمدن های خود واقع در ژنو با عناصر نشان دار CIA و MI6 ساعت ها در پشت در های بسته تشکیل جلسه می دهد.

5- امروز نوبت به تفکر بسیجی رسیده است که وام دار امام خمینی(ره) و امام خامنه ای (روحی فداه)است؛ و هنوز آگاهانه و مستدل ، پایبند به شعار مرگ بر شیطان بزرگ و روباه پیر است و نابودی اسراییل غاصب را می طلبد؛ امروز افتخار ما، به افسرِ پیاده نظامِ  نظامی است که از نابودی اسراییل سخن می گوید و نه مانند وزیر فرهنگ و ارشاد دولت رفورمیست ها و همراه با یار غارش، در جلسات صهیونیست ها با ساز آنان برقصد و برقصد و ... امروز تفکر بسیجی، با استعانت از فرمایشات ولی امر مسلمین جهان اسلام حضرت آیت ا... العظمی امام خامنه ای (روحی فداه)، تلاش می کند که معنای دقیق قانون مداری و پیروی از ولایت فقیه، این یادگار حضرت روح ا... (ره) ،به منصه ظهور برساند و ضربات مهلک سیلی انقلابی خود را آماده فرود آوردن بر صورت متخطیان امور فرهنگی ، سیاسی  و اقتصادی  در درون دانشگاه، استان و کشورکرده است.

ماییم و نوای بی نوایی        بسم ا.. اگر حریف مایی

               والسلام