مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 9. مرداد 1391 - 8:11   |   کد مطلب: 501
راهبرد سه گانه ایران در سوریه

صدای دانشجو:سفیر سابق ایران در اردن در یادداشتی برای خبرگزاری مهر، "راهبرد سه گانه ایران در سوریه" را مورد بررسی قرار داده و در عین حال می نویسد: من معتقدم در یک نگاه کلان غرب بدنبال تبدیل تهدید خیزش مردم مسلمان منطقه خاورمیانه به فرصت بوده و از طریق عوض کردن رژیم در سوریه سعی در تغییر معادلات منطقه دارد.

"نصرت الله تاجیک" در مقدمه این یادداشت آورده است: هدف اصلی غرب کاهش حضور و کند کردن ابزار تاثیر گذاری ایران در مسائل منطقه خاورمیانه است تا بعد به مسئله مقاومت در سوریه و لبنان پرداخته و عنصر ایدئولوژیک و نیز حساسیت جهان اسلام را از قضیه فلسطین و قدس حذف و با قطع این پشتوانه بتواند با خاطری آسوده به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی بپردازد و این مسئله را از دغدغه مسلمانان خارج و تبدیل به یک مسئله حقوقی بین دو واحد در صحنه روابط بین الملل نماید. البته به موازات این امر، ایران نیز از ترکشهای این روندی که غرب و کشورهایی همچون عربستان و ترکیه در پیش گرفته اند در امان نخواهد بود و لذا جا دارد ایران نسبت به مسائلی که در سوریه می گذرد با حساسیت بیشتری فارغ از مسئله داخلی سوریه و انتظاراتی که مردم این کشور از حکومت و دولت خود دارند برخورد نماید. البته آمریکا و دوستانش قائل به دخالت موثر و مسئولانه ایران در مسئله سوریه نیستند، ولی کتمان حقایق و نقشی که ایران می تواند در مصالحه در این کشور ایفا کند بر کسی پوشیده نیست.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: البته مسائل داخلی و حقوق مردم سوریه برای داشتن حکومتی فراگیر که همه اقشار و گروهها بتوانند آزادانه در انتخابات شرکت نموده و نمایندگان خود را به نهادهای قانونگذاری و اجرائی گسیل دارند و حکومت با خرد جمعی اداره شود خواسته هائی مشروع است؛ چنانچه توسط خود مردم سوریه و بدون دخالت خارجی صورت پذیرد. زیرا یکی از مهمترین کاربردهای ضرب المثل گربه به خاطر رضایت خدا موش نمیگیرد در علم سیاست است و مخصوصا از مهمترین مشخصه های روابط بین الملل در دنیای کنونی. هر جا دولتهای خارجی و مخصوصا دولتهای استعمارگر پا بگذارند، پاکترین و اصیلترین جنبشهای اجتماعی را آلوده و از مسیر خود در دستیابی به اهداف پاک و حقه خویش منحرف میکنند. لذا حتی خواسته های مشروع مردم سوریه با آنچه که در سوریه در جریان است تا حدی متفاوت بوده و برنده تداوم این وضع رژیم صهیونیستی، عربستان و ترکیه خواهند بود و نه مردم سوریه که حتی ممکن است تا مرز جنگ داخلی نیز پیش بروند. در حقیقت با این توضیح به پیچیدگی صحنه سوریه و آنچه در جریان است پی می بریم.

این دیپلمات سابق ایرانی که هم اکنون در بازداشت خانگی در انگستان بر سر می برد در ادامه به تجربه دیدارش بعنوان یک کارشناس با اعضای اخوان المسلمین سوریه به ویژه مرحوم حسن الهویدی قائم مقام رهبر اخوان المسلمین سوریه در فروردین ماه 1386 در سومین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین در تهران اشاره می کند و می نویسد: اگرچه من در آنزمان هیچگونه مسئولیت دولتی نداشتم و حضورم در کنفرانس صرفا جهت همکاری و استفاده از تجربیاتم برای هرچه بهتر برگزار شدن آن کنفرانس بود، ولی در عین حال با دو نفر از دوستان که از سفرای سابق و آن زمان ایران در سوریه بودند هم مشورت کردم. البته آنها هردو با توجه به حساسیت سوریها نسبت به اخوانیها برای این ملاقات تحفظاتی داشتند؛ ولی شنیدن حرفهای یک پیر مرد هشتاد و یکساله و در صورت امکان انتقال خواسته شان به طرف مقابل نه تنها بی ضرر بود بلکه باعث تنوع وافزایش قدرت بازی و تاثیر گذاری ما می شد.

سفیر سابق ایران در اردن آورده است: در این دیدار مرحوم حسن الهویدی او را فردی مصلح یافتم که قصدش اصلاح امور بود و لذا صدق گفتارش باعث تاثیر کلامش در من شد. دو ساعتی صحبت کردیم و خواسته اش از ایران آن بود که جمهوری اسلامی قدم پیش بگذارد و مصالحه ای بین اخوان المسلمین و دولت سوریه بوجود آورد. وی در آنزمان خواهان همکاری با حکومت بود و نه به دنبال اسقاط دولت. در آن کنفرانس نیز هیئت سوری به ریاست زهیر مشارقه معاون رئیس جمهور شرکت کرده بود. البته آن مرحوم انتظار نداشت که با وی ملاقات کنند؛ ولی خواهان آن بود که با هر فردی که بتواند این روند را شروع کند جلسه داشته باشد و قصدش شروع آن روند بود، نه صرفا ملاقات با یک مقام عالی رتبه دولتی. استدلالش هم این بود که بشار اسد فردی جوان و خوش فکر است و اگر در ابتدای کارش حاضر باشد این مصالحه را انجام دهد و تحولی در اداره حکومت و جامعه بوجود بیاورد، اهل سنت هم کینه ای که از حافظ اسد در واقعه کشتار حما در سال 1982 دارند را از دل به در می کنند. صادقانه بگویم بدون ورود به جزئیات روابط و عملکردها و نیز بدور از حساسیتهای دو طرف نسبت به یکدیگر و اینکه کدام محق هستند من با کلیت حرفش موافق بودم. اگر چه به مسائل سیاسی و جهت گیریهای فرقه ای و طائفه ای در این کشور آگاهم، ولی معتقد بودم که چتر حمایت هر حکومتی باید آنقدر گسترده باشد تا بتواند همه اقشار را در بر بگیرد.

نصرت الله تاجیک در ادامه یادداشت خود برای "مهر" می نویسد: ساعتها بحث کارشناسی با بعضی از دوستان حاضر در کنفرانس نمودم تا آنها را متقاعد کنم که حرف اینها ناحق نیست و این افراد الان نه شرطی تعیین کرده اند و نه خواسته بالائی دارند. خوشبختانه تحلیل و شناخت نسبتا خوبی از اخوان المسلمین در یک چارچوبه کلی و نیز اخوان هر کشور و حتی گرایشهای گوناگون داخلی هر یک از جناحهای موجود در آن در بدنه کارشناسی وزارت امورخارجه وجود دارد ولی بعضی از دوستان به عملکرد و سوابق آنها و بعضا مسائل فرقه ای و مذهبی اشاره داشتند و اینکه حرفشان با نیتشان ممکن است یکی نباشد.

در بخش دیگری از این یادداشت که بیشتر از تجارب شخصی نویسنده منشعب می شود آمده است: متاسفانه تلاش من ظاهراً نتیجه ملموسی نداد و من همواره در پیش خود نسبت به آن مرد احساس خجالت میکردم. متاسفانه ایجاد مشغولیت بیش از حد سیاست خارجی به مسئله انرژی هسته ای از سوی غرب در چند سال اخیر توان بسیار زیادی از کارشناسان و دست اندرکاران ما را مستهلک کرده است که این خود یکی از اهداف ایجاد درگیری برای سیاست خارجی ایران از سوی غرب بوده تا توان و توجه جمهوری اسلامی ایران از دیگر مسائل اصلی که رابطه تنگاتنگی با منافع و امنیت ملی مان دارد منحرف نماید.

تاجیک می نویسد: تنها غرب و دوستانش در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی، ترکیه و عربستان از این وضعیت سوریه خشنود هستند؛ سرزمین سوخته و نا امنی در منطقه که زخمهایش خود سالها طول میکشد تا التیام یابد. اگرچه روسیه و چین تا کنون به حمایت خود از دولت سوریه ادامه داده اند ولی در پرتو روند یکجانبه گرائی غرب و سعی در تغییر رژیمهای منطقه که با منافعش سازگار نیست، یک اقدام خارج از اجماع از سوی غرب و یا رژیم صهیونیستی در صورتیکه نتوانند این اجماع را در مجامع جهانی و یا در مذاکره و زد و بند بدست بیاورند، خیلی دور از ذهن نیست. لذا این ایران است که باید بیش از گذشته نسبت به عواقب روندهایی که در جریان است هشیار باشد.

به عقیده نویسنده، ایران باید یک راهبرد سه محوری را دنبال کند:
1- کار با قدرتهای موثر برای ایستادن مقابل یکه تازی آمریکا و دوستانش در منطقه و قطع کمک تسلیحاتی آنها به مخالفین دولت سوریه تا دو طرف بتوانند در یک فضای سیاسی به گفتگو و حل مسائل خود بپردازند.

2- تماس و همکاری با مخالفین وطن پرست و دولت سوریه برای ایجاد زمینه گفتگوی ملی.

3- فشار بر کشورهای حلقه غرب در منطقه از طریق فعال ساختن حرکتهای مردمی جهت استیفای حقوق خود در این کشورها و از بین بردن برخورد دوگانه امریکا با مسائل منطقه.

با اجرای این راهبرد، ایران به دنیا نشان خواهد داد که برخلاف غرب و دوستانش در منطقه که با سیاستهای غیر شفاف به دنبال جنگ افروزی هستند، ایران به دنبال مصالحه ملی در این کشور از طریق گفتگو می باشد.

دیدگاه شما

آخرین اخبار