مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 25. خرداد 1396 - 16:29   |   کد مطلب: 21138
اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند که با اینکه مدعی دموکراسی‌خواهی هستند اما وقتی در ساختارهای دموکراتیک قرار می‌گیرند بازی دموکراسی را بلد نیستند و به بازی جنجال و دعوای‌های سیاسی روی می‌آورند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از مشرق، اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند که هر وقت در ساختارهای دموکراتیک قدرت را در دست می‌گیرند نمی‌توانند به طور دموکراتیک عمل کنند و کار به دعواهای سیاسی و جناحی می‌کشد. در شورای شهر اول و مجلس ششم این اتفاق به وفورافتاد. امروز هم به نوعی تاریخ درحال تکرار است. در شورای شهر اول اولین موضوعی که روند سریالی اختلافات تا به مرحله انحلال شورا را فراهم کرد و در چندین مرحله نقش داشت، انتخاب شهردار بود. امروز نیز دیده می‌شود که پس از لیست‌بندی نامزدهای شورای شهر در تهران توسط شورای عالی سیاستگذاری که انتقادات و گلایه‌های فراوانی را در جناح اصلاحات به‌وجود آورد و کسانی چون عباس عبدی آنرا «‌آش کشک خاله»‌ نامیدند، انتخاب شهردار تهران محل اختلاف شده است.

حال اخباری از گوشه و کنار این جریان به گوش می‌رسد که برای انتخاب شهردار تهران لابی‌های متعددی انجام می‌شود. الیاس حضرتی نماینده اصلاح‌طلب تهران نیز در توئیتی بیان کرده است که «جدی‌ترین گزینه‌ها برای شهرداری تهران محمدعلی نجفی، حسین مرعشی، حبیب‌الله بی‌طرف، محسن هاشمی و محمود حجتی هستند که شانس دو نفر آخر بیشتر است.» اما در این میان اسامی دیگری نیز به عنوان نامزد شهرداری تهران مطرح شده که ازاسحاق جهانگیری و عباس آخوندی نیز در این راستان نام برده شده است.

با این اوصاف بد نیست به حافظه تاریخی اتفاقات شورای شهر اول رجوع کنیم و به بررسی تحولات شورا برای انتخاب شهردار تهران بپردازیم تا نسبت به عملکرد این روزهای اصلاح‌طلبان در انتخاب شهردار با آگاهی بیشتری نگاه کنیم.  

دعواهای سیاسی در شورای شهر اول منجر به فسادهایی شد که یکی از این موارد در این روزنامه درج شده است

دعوای جناحی کارگزاران و مشارکتی‌ها در شورای شهر اول

اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۷۷ و در دولت اصلاحات برگزار شد. در آن دوران که «توسعه سیاسی» شعار اصلی دولت بود سیاست به شورای اول نیز رسوخ کرد. در حقیقت انتخابات شوراها و موفقیت کار شورایی در سراسر کشور یکی از مصداق‌های بارز توسعه سیاسی و مشارکت جمعی مردم در امورات خود می‌توانست باشد. اما کارکرد این نهاد دموکراتیک کارکردی غیر سیاسی بود که متاسفانه عدم تفکیک این موارد سبب شد تا شورای شهر اول تهران با مشکلات عدیده‌ای روبرو شود و در انتها نیز با افتضاحاتی که به بار آمد مهر انحلال بر دفتر آن بخورد.

اولین تجربه شورای شهر پایتخت نمونه و مصداقی شد از سیاست‌زدگی و اختلافات و چنددستگی‌هایی که به هیچ وجه موید توسعه سیاسی نبود. در راس این‌ موارد اختلاف‌نظر دولت اصلاحات با مدیریت شهری اصلاح‌طلب بیش از همه برجسته بود که در نهایت به آنجا ختم شد که اولین شورای شهر پایتخت با اعضای اصلاح طلب به‌دست وزارت کشور دولت اصلاحات منحل شد و به تعبیر یک روزنامه اصلاح‌طلب بزرگترین خودکشی سیاسی در دولت اصلاحات انجام شد؛ «بدون شک پروژه شوراها از مهمترین دستاوردهای سیاسی- اجتماعی دوران اصلاحات است. اما برای ناظران سیاسی ‏و مردم جای این سوال اساسی باقی است که چرا در پایتخت ام القرای اسلام مسائل شورا و شهرداری چنین گره خورده که کار به ‏انحلال شورا کشیده است. این بزرگترین خودکشی سیاسی در ایران است.»

متاسفانه یکی از دلایل سیاسی کاری در شورای شهر اول تهران عدم توازن جناحی و حضور افراد با سلایق مختلف در این شورا بود که کار را به خودکامگی جریان اصلاحات در این شورا کشاند که بعضا باعث برخی فسادها نیز شد. با اعلام نتایج انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مشخص شد که هر ۱۵ نفر راه یافته به پارلمان پایتخت از چهره‌های اصلاحطلب هستند.

۹ اردیبهشت سال ۷۸ زمان آغاز به کار رسمی اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا بود. این روز مصادف بود با سالروز تاریخی صدور فرمان امام(ره) برای تشکیل شوراها؛ فرمانی که البته اجرای آن به دلایلی به تعویق افتاده بود. در ترکیب اولین دوره شورای شهر تهران چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلبان و کارگزاران سازندگی همچون عبدالله نوری، سعید حجاریان، محمد عطریانفر، ابراهیم اصغرزاده و جمیله کدیور حضور داشتند. با انجام رای‌گیری عبدالله نوری رئیس و سعید حجاریان به عنوان نایب رئیس انتخاب شدند. عبدالله نوری لیدری جریان کارگزاران را به عهده گرفت و سعید حجاریان هم چهره مشارکتیها در شورا بود.

انتخاب شهردار تهران؛ اولین چالش شورای شهر اول

به طور طبیعی اولین دستور کار اصلی شورا انتخاب شهردار بود. انتخابی که فرایند طولانی و بحث‌برانگیزی را به‌دنبال داشت. در ابتدا با توجه به یکدست بودن سلیقه سیاسی اعضای شورای شهر (اصلاح‌طلب) تصور می‌شد که اولین دوره، با تجربه خوب و شیرینی توام شود. بر همین اساس در فرایند انتخاب شهردار به شکلی دموکراتیک شورا فراخوان داد که مردم کسانی را که توانمندی لازم برای تصدی مسئولیت شهرداری تهران را دارند، به شورا معرفی کنند. حاصل این فراخوان اعلام نام ۷۴ نفر بود. هر نامزدی که ‏بتواند در رایگیری مقدماتی ۵ رای بیاورد، در فهرست نهایی قرار میگرفت و بدین ترتیب ۹ نفر به لیست نهایی راه یافتند؛ محمد عطریانفر، ‏محمد حقانی، تقی‌زاده، محمد غرضی، دانش آشتیانی، ابراهیم اصغرزاده، سهیلا جلودارزاده، شهاب گنابادی و عزت‌الله ‏سحابی.» (مجله پیام امروز شماره ۳۱)

در ادامه نامزد موردنظر جبهه مشارکت، یعنی دانش آشتیانی نسبت به دیگر گزینه‌ها رای بیشتری آورد. او ۹ رای چپی‌ها و مشارکتی‌ها را در برابر ۶ رأی کارگزارانی‌ها داشت. طیف اقلیت که دبیر کل خود (کرباسچی) را در زندان می‌دید، راضی نبود با هزینه‌هایی که پرداخت کرده، حالا شهرداری تهران را از دست بدهد.

 در آن زمان غلامرضا کرباسچی، شهردار سابق تهران که عضو اصلی ستاد انتخابات رئیس دولت اصلاحات بود در زندان به سر می‌برد و با انتخاب نامزد حزب مشارکت دعوای بین مشارکتی‌ها و کارگزارانی‌ها در شورای شهر بالا گرفت.

«عبدالله نوری که رهبری کارگزاران را داشت، چاره کار را در تهدید به استعفا دید و متن استعفای خود را تحویل محمد عطریانفر داد با این توجیه که «حالا ‏که چنین انتخاب ضعیفی برای شهرداری تهران صورت گرفته، دیگر نیازی به یک رئیس شورای شهر قوی هم نیست». روز ‏دوم خرداد وقتی اعضا با موضوع استعفای نوری روبه‌رو شدند، با پیشنهاد فاطمه جلایی‌پور ترجیح دادند که جلسه آن روز ‏را تشکیل ندهند. شب اعضا به منزل نوری رفتند و در نهایت توافق کردند که چهره‌های خارج از لیست ۹نفره را نیز مورد بررسی قرار دهند.

دهن کجی اصلاح‌طلبان به آرای مردم

این نوع رفتار که بیشتر دهن‌کجی به رای مردم و انتخابات و روند طولانی بود که برای رسیدن به شهردار جدید تهران انجام شده بود، در آخر با یک حرکت کاملا دیکتاتور مآبانه تکمیل شد و فردی خارج از لیستی که مردم پیشنهاد داده بودند برای رسیدن به پست شهرداری تهران به شورای شهر اول معرفی و انتخاب شد.

بعد از قهر آقای رئیس در ابتدا روز بعد در جلسه شورا نام بهزاد نبوی از چهره‌های سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان گزینه مدنظر برده شد.

روز چهارم خرداد ‏در حالی که همه منتظر خبر اعلام انتخاب شهردار تهران بودند، اما باز هم خبری نشد. جالب اینجاست اصلاح‌طلبان به جای اینکه حقیقت را به مردم بدهند با سیاه نمای خاص خود موضوعی که کاملا در حیطه کاری این جناح سیاسی بود را به رقبا نسبت دادند و با فرافکنی و سیاه نمایی سعی کردند که اذهان عمومی را از واقعیت دور سازند.

در همین رابطه، ابراهیم اصغرزاده در جمع ‏خبرنگاران از وجود برخی فشارها از سوی گروههای سیاسی و برخی مسئولان شهرداری برای انتخاب شهردار خبر داد و ‏گفت جلوی اعمال نفوذها را گرفتیم و حالا هم تاخیر در انتخاب شهردار را میمون و مثبت تلقی می‌کنیم!

روزنامه کاروکارگر که لطفی عضو شورای شهر، ‏سردبیر آن بود، روز ۹ خرداد خبر داده بود که امروز بهزاد نبوی به عنوان شهردار تهران معرفی میشود. ‏ اما در جلسه ۹ خرداد هم دستور جلسه شورا تغییر می‌کند و خبری از انتخاب شهردار نمیشود.

این در حالی بود که خبری از فشارهای سیاسی از بیرون شورا نبود و بهزاد نبوی به رغم رایزنی‌های بسیار موافقت نکرده بود که شهردار تهران ‏شود. به این ترتیب موضوع انتخاب شهردار تهران به محاق سکوت رفت.

اما به ناگاه و بدون هیچ تمهیدی نام مرتضی ‏الویری – که خود او چند روز پیشتر گفته بود تمایلی به پذیرش مسئولیت شهرداری تهران ندارد- به عنوان شهردار منتخب ‏شورای شهر تهران در روز ۱۱ خرداد اعلام و بلافاصله حکم شهرداری او از سوی وزارت کشور صادر شد. او هنگام رایگیری ۱۵ رای ‏گرفت. چنین بود که برخی از توافق در بالا صحبت به میان آوردند.» (پیام امروز شماره ۳۱)

بدین ترتیب شهردار تهران بعد از چند هفته کشمکش سیاسی و پشت سرگذاشتن لابی‌های فراوان سیاسی و جناحی و خارج از ضوابط اعلام شده دموکراتیک ابتدایی انتخاب شد. الویری اولین منتخب شورای شهر تهران لقب گرفت؛ انتخابی که بر خلاف ادعاها و ادعای دموکراتیک اصلاح‌طلبان با خودکامگی و فشار لابی‌های سیاسی انتخاب شد.

 

انتهای پیام/چ

دیدگاه شما

آخرین اخبار