به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از مشرق، آزادسازی حلب از دست تروریستها مرحله جدیدی را در معادلات درگیریها در سوریه و حتی منطقه ایجاد کرد. مبالغه نیست اگر بگوییم که اعلام آتش بس در تمامی اراضی سوریه که ساعاتی قبل از آغاز سال جدید میلادی به وقوع پیوست ، نشانه ای از حل و فصل درگیریهایی بود که پیامدهای بلندمدت آن یک واقعیت به شمار میرود.
مرحله جدید درگیریها در سوریه دارای برخی ابعاد و واقعیتهای استراتژیک است که به 10 مورد از آنها اشاره می کنیم.
اول: اعلام آتش بس شامل تفاهمی در سطح توافق استراتژیک بین روسیه و ایران و ترکیه برای مدیریت امور منطقه غرب آسیا از جنوب سواحل دریای خزر گرفته تا شرق سواحل دریای مدیترانه به شمار میرود. این روند در آینده در ترسیم نقشههای سیاسی سرنوشت کشورها و منافع آنها در رقابت با آمریکا نقش خواهد داشت و به سطح جنگ سرد با این کشور خواهد رسید.
دوم: توافق سهجانبه به صورت ضمنی شریک چهارمی نیز دارد که همان سوریه است. ایران بهعنوان نماینده سوریه در نشست سه جانبه شرکت میکند و روسیه نیز به عنوان پشتیبان و حامی آن مطرح است.
[نقش آزادسازی حلب در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی/ سیاست غلط آمریکایی دست برتر را به ایران و روسیه داد]
سوم: بشار اسد رئیسجمهور سوریه خیلی زود تعهد خود به آتشبس را اعلام و آن را روندی برای اصلاح سیاسی و قانونی و تشکیل دولت جدید برشمرد. ازسوی دیگر آزادسازی حلب موازنه های قدرت جدیدی را به دست دولت سوریه ایجاد کرد و باعث شد دولت موقعیت خود را تقویت بخشد و شرایط خود را در مذاکرات آینده با طرف های معارض در آستانه قزاقستان یا ژنو در اولویت قرار دهد. این آزادسازی حلب صورت نمی گرفت، دولت سوریه این اقدام را انجام نمیداد.
چهارم: رجب طیب اردوغان ضمن توافق با روسیه و ایران چرخش آشکاری را به دور از آمریکا آغاز کرد که در نزد آنکارا به عنوان تأمینکننده مالی و تسلیحاتی رقبایش در میان گروههای کرد سوریه به شمار می رفت. از دیدگاه آنکارا، واشنگتن به همراه کردهای سوریه به دنبال ایجاد پروژهای جهت تأسیس رژیم سیاسی کردها بین سوریه، عراق و ترکیه است.
[نقش آزادسازی حلب در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی/ سیاست غلط آمریکایی دست برتر را به ایران و روسیه داد]
پنجم: عربستان سعودی شکست خود در جنگ براندازی دولت در دمشق و عراق را به علت سهلانگاری و سستی آمریکا در جنگ بر ضد دشمنان این کشور احساس کرد، به همین علت سیاستی را در پیش گرفته است تا بتواند شکستهای دو عرصه عراق و سوریه را کاهش دهد، لذا سعی دارد جبههای خلیجی و عربی بر ضد ایران به راه بیندازد و آمریکا را به ضرورت احیای مجدد حمایت از خود و متحدانش در مقابله با تهران قانع کند.
ششم: آمریکا خطرات ناشی از توافق سهجانبه و پیامدهای منفی آن بر نفوذ و منافع خود در غرب آسیا و امنیت رژیم اسرائیل را می داند، لذا وانمود میکند که آتش بس در سوریه را تأیید میکند، اما در عین حال مجموعه ای از تحریمهای سخت را بر ضد روسیه آغاز کرده که از جمله آنها اخراج 35 دیپلمات روس و مسدود کردن دو مجتمع روسی در ایالتهای نیویورک و مریلند است. آمریکا این اقدامات را به بهانه فعالیتهای اطلاعاتی طرف های مربوطه و ارتباط آنها با حملات الکترونیکی بر ضد ستادهای تبلیغاتی حزب دمکرات آمریکا در جریان انتخابات ریاست جمهوری این کشور انجام داده است. این اقدام می تواند تلاش ترامپ برای مبارزه با تروریسم را با رویکردهای ولادیمیر پوتین مطابقت دهد و خاستگاهی مشترک برای همکاریهای فیمابین در سطح منطقه ای ایجاد کند.
هفتم: نگرانیهای اسرائیل بعد از توافق سهجانبه افزایش پیدا کرده است. این نگرانیها بدان علت است که تلآویو احساس میکند به ویژه بعد از موافقت ضمنی آمریکا با قطعنامه شورای امنیت در رابطه با محکومیت شهرک سازی و لزوم توقف اقدامات انجام شده در این زمینه ، بنا به اظهار نظر عاموس یادلین مدیر سابق سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل، آمریکا ارثیهای مشکل دار از مجموعه ای از شکستها را در خاورمیانه به جای گذاشته است.
[نقش آزادسازی حلب در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی/ سیاست غلط آمریکایی دست برتر را به ایران و روسیه داد]
بیتوجهی نسبت به حوادث سوریه و ناتوانی در پیروزی بر داعش باعث ایجاد خلأ منطقهای شده که روسیه و ایران آن را پر کرده اند. این روند باعث ایجاد بحران بیاعتمادی بین دولت آمریکا و متحدانش در منطقه شده است. مؤسسات حاکم بر رژیم صهیونیستی توافق سهجانبه را در راستای تقویت نفوذ نظامی ایران در سوریه بعلاوه حضور نظامی روسیه در این کشور می دانند. تمامی این تحولات باعث افزایش تکیه رژیم صهیونیستی به آمریکا به عنوان تنها متحد این کشور شده و از سوی دیگر مأموریتهای ترامپ برای حمایت از رژیم تلآویو و پایان دادن به درگیریهای فلسطینی و اسرائیلی به نفع صهیونیستها را پیچیدهتر خواهد کرد.
هشتم: قطعنامه شورای امنیت در محکوم کردن شهرک سازی صهیونیستی و لزوم توقف شهرک سازیها در واقع یک روند سیاسی و گزینه ای برای مذاکرات بین اسرائیل و فلسطینیها به شمار میرود. به این ترتیب فلسطینیها نمیتوانند بعد از این اتفاق به میز مذاکرات بازگردند، چرا که این گونه نتیجهگیری میکنند که کشمکش در رابطه با مطالبات آنها از طریق سازمان ملل متحد مفید تر خواهد بود تا مذاکره با اسرائیل. به این ترتیب ایران نیز از فرصت استفاده خواهد کرد تا حمایت خود از گروههای مقاومت فلسطین را افزایش دهد، چرا که رویکردهای این گروه ها انسجام بیشتری با قطعنامههای شورای امنیت و مشروعیت بینالمللی دارد.
[نقش آزادسازی حلب در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی/ سیاست غلط آمریکایی دست برتر را به ایران و روسیه داد]
نهم: ایران که از نفوذ گستردهای در عراق و سوریه به ویژه بعد از اعلام آتشبس در این کشور برخوردار است، جبهه نیروهای مخالف داعش و النصرة و متحدانش را تقویت خواهد کرد و احتمال نابودی آنها وجود دارد. این رویکرد یک ویژگی استراتژیک دیگر برای تهران به شمار میرود، چرا که آن را از طریق مسیر زمینی عراق و سوریه به سواحل شرقی دریای مدیترانه می رساند.
این اتفاق مهم نه تنها عامل بازدارنده در برابر رژیم اسرائیل خواهد بود، بلکه میتواند در صورتی که اسرائیل به دنبال حمله به این کشور باشد، تهدیدی موجودیتی برای تل آویو به شمار رود. به این ترتیب اسرائیل هدف آسانی برای موشکهای دوربرد و حتی کوتاه برد ایران خواهد بود. چرا که سطح جغرافیایی ایران از سواحل دریای خزر در شرق به سواحل دریای مدیترانه در غرب متصل میشود.
دهم: پیروزی محور مقاومت ضمن همکاری با روسیه و ترکیه در عقب راندن داعش و جبهه النصره از مناطق تحت سلطه آنها در عراق و سوریه به پدیده تروریسم پایان نخواهد داد، چرا که گروههای تروریستی به روش قدیمی گذشته مبتنی بر ایجاد گروهکهای خفته بین ساکنان و غیرنظامیان ادامه خواهند داد و عناصر تروریست را در بین اهالی شهرها و روستاها مستقر خواهند کرد تا در شرایط، زمان ها مکان های مختلف از آنها برای حمله به مردم استفاده کنند.
[نقش آزادسازی حلب در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی/ سیاست غلط آمریکایی دست برتر را به ایران و روسیه داد]
از این واقعیت میتوان نتیجه گرفت که ریشهکن کردن تروریسم یک روند است و یک تصمیم صرف نیست. از بین بردن رویکردهای تروریستی نیازمند استراتژی کامل در تمامی ابعاد و با حضور تمامی طرفها و عرصه های مختلف است و تلاش اصلی در این روند باید متمرکز بر از بین بردن عوامل و ریشههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این رویکرد باشد، بنابراین، این مبارزه زمان زیادی به طول خواهد انجامید.
این ها 10 مورد از واقعیت ها و چالش هایی بود که مبارزه سخت و طولانی را می طلبد که ممکن است دهها سال ادامه داشته باشد.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما