به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، بزرگترین اعجازامام رضا(ع) در این در زمان حیات مبارکشان در دوران صیانت از تشیع، حفظ جان خود با پذیرش ولی عهدی که بهعنوان محور و روح جمعیت شیعیان و حفظ یارانش از گزند حوادث و پراکندگی و دلسردی، با شیوهی شگفتآور به نام تقیه انجام داد .
یکی از اولین تدابیر او حل مشکل علویان و مبارزات تشیع بود. زیرا مأمون ضمن اینکه اقتدار پیشینیان خود را نداشت، جنگهای داخلی نیز سلطنتش را تهدید میکرد، ازاینرو لازم بود به خطر نهضت علویان به چشم جدیتری بنگرد. مأمون این خطر را زیرکانه حدس زد و درصدد مقابله با آن برآمد و بهدنبال همین ارزیابی و تشخیص بود که مساله دعوت امام هشتم از مدینه به خراسان و پیشنهاد الزامی ولایتعهدی به آن حضرت را مطرح ساخت. در این حادثه امام در برابر یک تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهانی سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن میتوانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد.
در این نبرد، رقیب که ابتکار عمل را به دست داشت و با همهی امکانات به میدان آمده بود مأمون بود. مأمون قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز میشد میتوانست درخت تشیع را ریشهکن کند، و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافتهای طاغوتی فرورفته بود، بهکلی نابود سازد، اما امام رضا(ع) باتدبیری الهی بر مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد بهطور کامل شکست داد. و نهفقط تشیع، ضعیف یا ریشهکن نشد بلکه دوران ولایتعهدی آن حضرت، یکی از پربرکتترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازهای در مبارزات علویان دمیده شد. و اینهمه به برکت تدبیر الهی امام هشتم و شیوهی حکیمانهای بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.
اما اهدافی عمدهای که مأمون از دعوت تحمیلی امام هشتم برای ولایتعهدی دنبال میکرد عبارت بود از:
اول: تبدیل صحنهی مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصهی فعالیت سیاسی آرام و بیخطر. زیرا شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگیناپذیر و تمامنشدنی داشتند و مأمون میخواست یکباره آن خفا و استتار را از این جمع مبارز بگیرد و امام را از میدان مبارزه انقلابی بهمیدان سیاست بکشاند و بدینوسیله کارآئی نهضت تشیع را که روزبهروز افزایشیافته بود به صفر برساند.
دوم: مشروعیت دادن به خلافت عباسی. زیرا با این کارادعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافتهای اموی و عباسی یک حرف بیپایه و ناشی از عقدههای حقارت آنان بهحساب میآمد. ضمن اینکه ادعای شیعیان مبنی بر زهد و پارسائی و بیاعتنائی ائمه به دنیا نیز با این کار نقض میشد، و چنین وانمود میشد که آن حضرت فقط در شرایطی که به دنیا دسترسی نداشتهاند نسبت به آن زهد میورزیدند و اکنونکه درهای بهشت دنیا به روی ایشان باز شد، بهسوی آن شتافتند.
سوم: تحت مراقبت و کنترل خود درآوردن امام بهعنوان کانون معارضه و مبارزه با دستگاه خلافت و همه سران و گردنکشان و سلحشوران علوی.
مهمترین سیاستها و تدابیر اتخاذشده از سوی امام رضا (ع عبارتاند از:
1. پر کردن فضای مدینه از کراهت و نارضایتی سفر به خراسان توسط امام رضا و آگاه کردن مردم از بدبینی خود به نیت مأمون
2. عدم پذیرش ولایتعهدی تا زمانی که توسط مأمون تهدید به مرگ نشده بودند اما وقتی تهدید شدند پذیرفتند و به گوش همگان رسید.
3. پذیرش ولایتعهدی بهشرط عدم دخالت در هیچیک از شئون حکومت که موردقبول مأمون قرار گرفت اما همین امر نقشه مأمون را نقش بر آب کرد.
4. برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانها با قبول ولایتعهدی که بهرهبرداری اصلی امام از این ماجرا است.
امام رضا علیه السلام سیره اخلاقی گوهر باری داشتن که میتوان الگوی خوبی برای خود سازی باشد که نمونه ای به اختصار بیان میکنم
اخلاق فردی ادب زهد عبادت سخاوت صبر و مقاومت
اخلاق اجتماعی امام رضا علیه السلام
رفتار امام رضا علیه السلام با خانواده
سیره اخلاقی امام رضا علیه السلام
رفتار امام رضا علیه السلام با مردم
اخلاق فردی: ادب
اخلاق، یکی از عناصر مهم شخصیت انسان است، و کاشف کیفیت ذات، و درون اوست امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب کردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بیمانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانتداران و وارثان اسرار آن به شمار میرفت. از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده، که گفته است:
من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند.
من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند.
هرگز درخواست کسی را ،که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.
هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمیکردند.
هرگز در برابر همنشین تکیه نمیکردند.
هرگز او را ندیدم،که غلامان و بردگان خود را بد گویند.
هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند.
هرگز او را ندیدم، که قهقهه بزند، بلکه خندهاش تبسم بود.
تا آنجاکه میگوید: هر که بگوید در فضلیت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید.)
نقل شده زمانی که امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی که مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از کتان که به سربسته بود که یک طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی که کفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند.
عبادت عبادت، فروتنی در مقابل خداوند است. انسان کامل به هر اندازه به خدا نزدیکتر باشد به همان اندازه خشوع و بندگیاش در مقابل خدا بیشتر میگردد، چنین کسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمتهای خداوند و نظرشان به قرب پیشگاه ابدیت میباشد این بزرگترین امتیازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آنها خدای تعالی و عشق به خداست، شدت توجه به خدا موجب شده بود که آنها لحظهای از حق غافل نشوند، به طوری که اگر گاهی حالت غفلت در خواب یا بیداری به آنها دست میداد آن را برای خود گناه به حساب میآوردند
و اما اینک به بهانه سالروز ولادت امام رضا(ع) که جات بخش تشیع و اسلام است و بهمنظور درس گرفتن از شخصیت برجسته ایشان، شایسته است بخشی از حیات سیاسی که محور اصلی زندگی مبارزاتی آن حضرت است را برای مخاطبان بهویژه نسل جوان و مومن ترسیم نماییم تا با تاسی گرفتن از معصومین علیه السلام بتوانند راه راستی و حقیقت را پیدا کنند در این نوشتار کوتاه، مبارزات سیاسی امام رضا(ع) با الهام از دیدگاه امام راحل (ره)و مقام معظم رهبری موردبررسی قرارگرفته است.
انتهای پیام/چ